Skip to main content

چند ترفند مؤثر برای آموزش تیم بازاریابی

حمید گنجی
حمید گنجی
29 شهریور، 1395.
خوانـدن 5 دقیقه
taskulu

مطلبی که در ادامه خواهید خوند توسط مایک استریر در وبسایت marketingprofs منتشر شده. مایک در Clearlink یک کپی رایتر هست و خدمات بازاریابی دیجیتال و فروش ارائه می‌ده. 

اکثر بازاریاب‌ها به خصوص در مواقع به اشتراک گذاری داشته‌هاشون با دیگر بازاریاب‌ها، سعی دارن به طوری موثر عمل برقراری ارتباط رو انجام بدن. به همین دلیل هم پاورپوینت همیشه اولین گزینه‌ست.

از اونجایی که من تدریس می‌کنم و در طول زمان کوتاهی هم که به عنوان بازاریاب دیجیتال فعالیت کردم، سخنرانی‌ها، کلاس‌ها و ارائه‌های زیادی رو دیدم که از پاورپوینت و اسلاید در اونها استفاده می‌شد. و البته ارائه دهنده‌ها انتظار داشتن که مطالبشون به راحتی قابل هضم و اجرایی باشن.

اشتباه نکنید! اگر از پاورپوینت به صرفه و کم استفاده بشه خیلی هم مفیده. اما نکته کلیدی در تدریس اینه که کمتر در لبه‌ی تکنولوژی حرکت کرد و بیشتر باید به مخاطب کمک کرد اطلاعات رو یاد بگیره.

با نیم نگاهی به این صحبت‌ها، دفعه بعد و موقعی که خواستید اطلاعاتتون رو با همکاران، کارآموزان و یا در مجامع عمومی به اشتراک بگذارین، می‌تونین برای اطمینان از اینکه مخاطبان مطلب رو یاد میگیرن از روش‌های زیر استفاده کنین.

  • کارگروهی
  • سوالات باز
  • یادگیری بر پایه مشکلات

این پیشنهادات ممکنه خیلی قلمبه سلمبه و دهن ‍پرکن نباشن ولی به طور قابل ملاحظه‌ای موثر‌هستن. در این مقاله به طور خلاصه چند تکنیک آموزشی و چند مثال مختصر آورده می‌شه.

1- کارگروهی

در طول مکالمه و همکاری، کارگروهی به شما اجازه می‌ده که با دانش و تجربیات مخاطبانتون ارتباط برقرار کنین. به طور کلی، به ازای هر ساعت در کنار مخاطب بودن، من حداقل ۳ فعالیت گروه کوچک رو برنامه ریزی می‌کنم. منظورم از گروه کوچک، ۳ الی ۵ نفر به ازای هر گروه هست. پس به طور خلاصه:

  • حداقل سه فعالیت گروهی رو در ساعت برنامه ریزی کنین
  • تعداد اعضای گروه رو کمتر از ۵ نفر نگه دارین.

انجام این کار باعث تقسیم زمان به بخش‌های قابل هضم می‌شه و یک انتظار منطقی رو هم برای مشارکت مخاطبان ایجاد می‌کنه.

برای شروع می‌تونین از این ایده‌ها استفاده کنین:

  • در مورد سوالات باز گفتگو کنین
  • یک پرسشنامه رو پر کنین
  • برای موضوعات مرتبط در شبکه‌‎های اجتماعی جستجو کنین

2- سوالات باز

کارگروهی شامل شکل‌های مختلفی می‌شه. من دوست دارم با یک سوال باز شروع کنم تا اعضای گروه در مورد اون در گروهاشون گفتگو کنن. سوالات باز می‌تونه موانع رو به مشارکت تغییر بده و برای مخاطبتون هم دست‌گرمی خوبی باشه.

برای اینکه دقیق‌تر متوجه منظورم بشید، بیاید ببینیم که چه چیزی به منزله‌ی مخالفت با سوالات باز هست. به خصوص وقتی یک “سوال بسته” رو مطرح می‌کنم، من به طور مشخص دنبال دو جوابم. برای مثال:

  • سوالات بسته: آیا یوتا یک ایالته؟
  • سوالات باز: یوتا چیه؟

سوال باز من پاسخ‌هایی رو ایجاد می‌کنه که به نوعی پاسخی برای سوال بسته هم به حساب می‌آد. (سوال: یوتا چیه؟ پاسخ: یوتا یک ایالته.) به علاوه این روش این مزیت رو هم داره که باعث ایجاد پاسخ‌های غیرمنتظره هم می‌شه. (سوال: یوتا چیه؟ پاسخ: یک کوهه یا یک ایالت کم‌آب در امریکا)

مخاطبان باید به پاسخ‌هاشون فکر کنن. البته اونها به خصوص زمانی‌  که در پایان هر فعالیت پاسخ‌هاشون رو با سایر اعضای گروه به اشتراک بگذارن، خود به خود اطلاعات بیشتری هم کسب می‌کنن.

3- یادگیری بر پایه مشکلات

مثل روش‌های قبلی، یادگیری بر پایه مشکلات می‌تونه به مخاطبانتون کمک کنه که موثر‌تر یاد بگیرن؛ چون باعث تشویق تفکر انتقادی و تسهیل تجارب مشترک می‌شه و در نهایت تثبیت دانش کسب شده رو به دنبال داره.

برای اینکه دقیقا بهتون بگم منظورم چیه، از دو رویکرد برای حل یک مشکل براتون مثال می‌زنم:

  • ما می‌تونیم با استفاده از شیرآلات کم مصرف، با خشکسالی در یوتا مبارزه کنیم.
  • به نظر شما چطور می‌تونیم در یوتا با خشکسالی مبارزه کنیم؟

مثال اول من به مخاطبم یک راه‌حل میدم(شیرآلات کم مصرف در مبارزه با خشکسالی کمک می‌کنه). در مثال دوم ممکنه من پاسخ‌هایی رو از مخاطبم بگیرم که ممکنه اونی نباشه که انتظار دارم. اما خبرخوب اینه که من می‌تونم همیشه علاوه بر پاسخ‌های خلاقانه‌ای که از مخاطب دریافت می‌کنم، با صحبت روی پاسخ مد نظرم به بحث‌های گروهی وارد بشم.

به عنوان یک گروه، شما می‌تونین پاسخ‌ها رو بازبینی کنید و ببینید که کدوم پاسخ به بحث شما مربوط‌‌‌ ترین هست. در این صورت مخاطبان از یک مصرف کننده اطلاعات به یک همکار فعال تبدیل می‌شن که بهشون کمک می‌کنه تا دانش جدید رو موثر‌تر یاد بگیرن و به ذهن بسپارن.

4- مدیریت زمان

حالا شما ممکنه به خودتون بگید “این عالیه، اما من داده‌های زیادی دارم که باید در زمان کوتاهی منتقل کنم… به کدوم باید پاسخ بدم” این صحبت ممکنه درست باشه. اما من حدس میزنم که شما دارین بیشتر از محدودیت زمانی‌تون اطلاعاتی رو ارائه میدین. همچنین باید اضافه کنم که “شما به احتمال زیاد نمی‌دونین که چطور زمان‌تون رو مدیریت کنین”

من پیشنهاد می‌کنم که به ساده‌ترین شکل ممکن به ارائه‌تون  فکر کنین. در ابتدا اطلاعاتی که نیاز دارین در دو یا سه بخش اصلی صحبت‌ها ارائه بدین رو تقسیم کنین. بعد به این فکر کنین که چطور می‌شه با کارگروهی بحث رو توسعه داد. و در نهایت برنامه‌ریزی کنین که باید چطور فعالیت‌های گروهی رو مدیریت کنین. بنابراین:

  • روی دو یا سه نکته اصلی تمرکز کنین
  • یک کارگروهی مرتبط ایجاد کنین
  • برنامه‌ریزی کنین که چطور فعالیت‌های گروهی رو مدیریت کنین

مسلما کارگروهی رو هم می‌شه بدون معلم و راهنما پیش‌برد. برای اینکار می‌تونین از روش‌های زیر استفاده کنین:

  • کار گروه رو به بخش‌های ۲ تا ۵ دقیقه‌ای تقسیم کنین
  • به مخاطبتون آپدیت‌های زمانی بدین
  • از یک تایمر برای تمرکز روی کار استفاده کنین

در طول کلاس، ارائه یا کارگاهتون، برای افراد محدودیت زمانی تعیین کنین (مثال: برای انجام این کار ۵ دقیقه وقت دارین) و بعد اونها رو از زمان سپری شده مطلع کنین (مثال: دو دقیقه از وقت رفته). این کار به مخاطب کمک می‌کنه که روی کار تمرکز کنن و برای همکاری هم انتظاراتی رو متصور بشن.

شما به یک تایمر نیاز دارین. می‌تونین برای حفظ روند کارها از تایمر موبایلتون استفاده کنین. این کار کمک می‌کنه که روی کار تمرکز کنین و با مخاطب هم بیشتر درتعامل باشین.

با مدیریت موثر زمان، می‌تونین به مخاطب کمک کنین که روی اطلاعات ضروری تمرکز کنن و اطلاعاتی رو تولید کنن که ممکنه شما نادیده گرفته باشین.

در ابتدا ممکنه کارهایی که قراره انجام بدید کمی براتون عجیب غریب باشه اما در پایان متوجه می‌شید که مخاطبتون نسبت به چیزی که شما می‌گید پاسخگو‌تر شده.

پس دفعه بعد بجای استفاده از پاورپوینت، فقط مخاطبتون رو کمی بیشتر درگیر کنین و بعد متوجه تفاوت‌های میزان اطلاعات به اشتراک گذاشته می‌شید.