در این مطلب برایتان از نکته های مدیریتی برای مدیریت و رهبری هر نوع تیمی می گوییم. Sam Gerstenzang مدیر شرکت Sidewalk Labs (فعال در زمینه زیرساختهای شهری) هست. او قبلا در Imgur (جامعه آنلاین برای به اشتراک گذاری عکس) کار میکرده و مدیر توسعه محصول بوده. در این مطلب که برای سایت میدیوم نوشته، ۲۱ نکته درباره مدیریت و رهبری، که از کار کردن در Imgur یاد گرفته و تجربه کرده رو توضیح میده. خوندن این موارد برای همه مدیران میتونه خیلی جالب و مفید باشه.
نکته های مدیریتی برای مدیریت و رهبری هر نوع تیمی
همه ما تجربه مدیریت کردن گروهی از افراد رو در سنین پایین داشتیم، مثلا نماینده کلاس بودیم یا کاپیتان تیم ورزشی. خیلی وقت ها در نگاه اول ارتباط برقرار کردن با همکلاسی و هم گروهیهامون ساده بوده اما بعد از مدتی متوجه شدیم که خییلی سریع کنترل همه چیز از دستمون خارج میشه. خب ماجرا از این قراره که ارتباطات بین انسان ها، برنامهریزی برای رسیدن به هدف و هماهنگی به وجود آوردن بین افراد تیم کار واقعا سختیه. بعضی ها ذاتا مدیر به دنیا میان و بعضی نه! اما مدیریت کردن هم درنهایت یک مهارته که باید یاد گرفت. به همین خاطر در ادامه نکته های مدیریتی برای مدیریت و رهبری هر تیمی که می تونه بهتون کمک کنه رو یادآوری می کنیم. با ما همراه باشید.
۱- یکی از نکته های مدیریتی اینه که مدیریت کردن آدمهای بی انگیزه خیلی سخته. پس کار خودتون رو راحت کنین و اصلا اونها رو استخدام نکنین تا مجبور به انجام این کار نباشین. بله این یه واقعیتیه. فردی ممکنه بهترین رزومه دنیا رو داشته باشه اما علاقه ای به پیشرفت نداشته باشه. بنابراین نمی تونین ازش انتظار تلاش و پشتکار بالایی داشته باشید. این فرد تنها می تونه کارها رو خوب و بی عیب و نقص انجام بده. اما آیا واقعا این چیزیه که دنبالش هستین؟
۲- یکی از نکته های مدیریتی برای مدیریت و رهبری هر تیمی این است که مدریت شما فرد به فرد باید متفاوت باشد. افراد متفاوت مدیریت متفاوت لازم دارن. خودتون رو وفق بدین، انعطافپذیر باشین تا بفهمین چی باعث میشه هرکدوم از اعضای تیم شما به بالاترین سطح عملکردی خودش برسه. وقتی یه تیم سه نفره از دوستان قدیمی رو مدیریت می کنین ماجرا خیلی فرق داره با زمانی که یه تیم 10 نفره از پرسنل جدید رو به روی شما ایستادن. بنابراین با یادگیری اصول روانشناسی و آشنایی با نکات هوش هیجانی خودتون رو برای مدیریت هرگونه شخصیتی آماده کنین.
۳- یکی از نکته های مدیریتی اینه که مداوم و مستقیم بازخورد بدین. به عنوان یک مدیر، سادهتره که صبر کنین و یک انتقاد بحرانی رو توی لفافه بگین، ولی این کار خودخواهانهاس. من تلاش میکنم در اولین فرصتی که بتونم اتاق کنفرانس رو برای برگذاری جلسه با اون شخص داشته باشم بازخوردم رو منتقل کنم، و برای یک جلسه رسمی رو در رو در روزهای بعد صبر نمیکنم.
۴- یکی از نکته های مدیریتی برای مدیریت و رهبری هر تیمی انتقاد است. بازیکنان خوب عاشق شنیدن نظرات انتقادی در مورد عملکردشون هستن، و وقتی بازیکنان متوسط تلاشی برای شنیدن بازخوردهای مربوط به خودشون نمیکنن، واقعا ناراحت میشن. بازیکنان خوب خودتون رو با ارائه بازخورد عملی برای همه افراد تیم، و تشخیص عملکردهای برتر، راضی نگه دارین.
۵- ارتباط سختترین کاریست که شما انجام میدین. وقت زیادی روش بذارین، هم روی ارتباطات خودتون و هم روی بهبود ارتباط اعضای تیمتون. هیچ تیم خوبی بدون ارتباطات مستمر، شناخت و احترام شکل نگرفته. بنابراین زمانی رو در هفته برای هم صحبتی با اعضا تیم درنظر بگیرید. علایق و استعداد اونها رو بشناسید. اینجوری همه چیز راحت تر پیش میره و سوتفاهم کمتری هم پیش میاد.
۶- یکی از نکته های مدیریتی برای مدیریت و رهبری هر تیمی این است که سریع اخراج کنین. اگر کسی که کارش رو بد انجام میده رو زود اخراج نکنین، ممکنه کسانی که کارشون رو خوب انجام میدن رو هم از دست بدین. تاثیر کسی که کارش رو بد انجام میده روی کسی که کارش رو خوب انجام میده رو دست کم نگیرین. تیم شما حتی میتونه با افراد کمتر، سریعتر حرکت کنه. و نهایتا اخراج کسی که کارش بده آسونتر از اینه که به خاطر تموم شدن سرمایه، مجبور بشین یک کارمند خوب رو اخراج کنین. پس کسی که کارش رو بد انجام میده اخراج کنین، قبل از اینکه مجبور بشین کسی که کارش رو خوب انجام میده رو اخراج کنین.
۷- یکی از نکته های مدیریتی اینه که افراد باید احساس کنن که بهشون گوش داده شده. برای گوش دادن وقت بگذارین (ممکنه حق با شما نباشه)، بعد تصمیم بگیرین و اون تصمیم رو توضیح بدین. تا زمانیکه متوجه نشدین چرا تصمیمی گرفته شده، تفسیری روی نظر دیگران ندین. هیچ حسی بهتر از این نیست که به عنوان یه کارمند بیبینی مدیرت به حرفات گوش می کنه. بنابراین کمی صبور باشید و حتی اگر فکر می کنید فردی که رو به روتون داره اشتباه می کنه و حرفاش منطقی نداره، باز هم بهش گوش کنید. اینجوری وقتی نوبت صحبت کردن شما می رسه، اونهام به حرفاتون گوش می کنن.
۸- ارائه توضیح و دلیل برای اینکه چرا شما تصمیمی رو گرفتین راهی برای بهبود فرایند تصمیم گیری شماست. هدف اصلی اینه که در فرایند کاری مدیر حداقل تصمیمات رو بگیره، و برای این امر تیم شما باید بدونه چطور تصمیمات خوب بگیره. بنابراین این مهارت رو بهشون آموزش بدیین. زمانی که مشکلی پیش میاد، در حضور خودشون مشکل رو بررسی کنین و به دنبال راه حل بگردین. حتی بهشون فرصت ارئه راه حل بدین.
۹- وقتی برای تیمتون هدفگذاری میکنین، موفقیت رو واضح تعریف کنین و بدون کسب اطلاعات جدید، تعریف رو تغییر ندین. از سوی دیگه، زمانی که حقایق تغییر میکنه، اهداف خودتون رو دوباره ارزیابی کنین. اهداف سخت اما دستیافتنی تنظیم کنین. درهرصورت باید به صورت مستمر با تیم تون در ارتباط باشین و بهشون حس دیده شده بدین. اینکه تصمیمات رو بدون توضیح مرتبا تغییر بدین، هرچند کار درستی باشه، باز هم به اونها این حس رو میده ک مدیرشون نمیدونه داره چیکار می کنه.
۱۰- استخدام دوستانتون میتونه بسیار مفید باشه چراکه ارتباط آسونتر میشه، و دوستانتون احتمالا باهوش و با استعداد هستن. اما ممکنه اینکار به قیمت چیزهایی مثل تجربه و یا دامنه تخصص تموم بشه. اگر نمیتونین در صورت نیاز دوستانتون رو اخراج کنین، اصلا اونها رو استخدام نکنین.
۱۱- تیمهای ماموریت گرا، از نظر رقابتی یک مزیت هستن چون ۱) استخدام و ۲) ایجاد انگیزه رو آسانتر میکنن. البته که شما هم باید به دنبال افرادی با همین ویژگی ها باشید. محیط های رقابتی برای کارکنانی که علاقه ای به پیشرفت ندارن مایوس کننده اس. این فشار روانی باعث میشه که حتی نصف چیزی که انتظار میره هم بازدهی نداشته باشن.
۱۲- هر تصمیمی بین یک فرد و مدیر گرفته بشه (مثلا ارتقاء شغلی، جلسات رودرروی مداوم، احضار شدن به جلسه) فقط بین مدیر و اون فرد نیست، بلکه روی تمام افراد تیم اثر میگذاره. به عنوان مثال اگر میخواین کسی رو ارتقا بدین، اول مطمئن بشین که بقیه افراد تیم متوجه میشن که چرا اون فرد ارتقا پیدا کرده و چه کاری باید انجام بدن تا همون جایگاه رو به دست بیارن.
۱۳- ضررهای آگاه نبودن نسبت به یک نقطه ضعف، از داشتن اون نقطه ضعف بیشتره، پس برای خودآگاهی تلاش کنین. قراره نیست شما بی عیب و نقص باشین اما قراره که هر روز پیشرفت کنین و بهتر بشین. اینکه پنج سال مدیر یک مجموعه بودین یا ده سال، هیچ فرقی نمیکنه. مهم اینه که همراه با دنیا حرکت و پیشرفت کنید. کتاب ها و مقالاتی با موضوع های مدیریتی بخونید و در کنفرانس های مربوطه شرکت کنین. اینجوری همیشه از هر شرایطی یک قدم جلوتر هستین.
۱۴- یکی از نکته های مدیریتی اینه که گاهی اوقات مجبورین روی پروژه بزرگی که منابع زیادی نیاز داره و به نتیجه نمیرسه شرط بندی کنین. مراقب تلفات روحی تیمتون باشید. همه تحمل شکستهای مکرر رو ندارن. اگر شما یکی از بنیانگذاران هستین، احتمالا به این موضوع بیشتر از تیمتون عادت دارین. یک روش خوب این است که کارهای تکراری را با کارهای پرریسکتر و بزرگتر ترکیب کنین تا انرژی تیمتون رو بازسازی کنین. اما نباید هیچ ویژگیای رو به عنوان یک راه حل جادویی مطرح کنین، و شکست فردی با حسن نیت رو به عنوان هزینه لازم برای تجربه چیزهای جدید نشون بدین. شرکت شما نمونهای از شرط بندیهای شماست.
۱۵- یکی از بزرگترین سیگنالهای فرهنگیای که میتونین ارسال کنین، که خیلی هم سخت تغییر میکنه، اینه که چطور پول خرج میکنین. کجا پول خرج میکنین (وکجا نه). این نشون میده که چه چیزهایی براتون مهمه.
۱۶- یکی از نکته های مدیریتی اینه که گاهی بهترین راه برای جلوگیری از رواج سیاستبازی، چشم پوشی کردن نیست، بلکه وقت گذاشتن روی این مسئلهست. سیستمهای روشن مبتنی بر شایستگی تعریف کنین، که سردرگمی در مورد آنچه اعضای تیمتون باید انجام بدن رو کاهش بده.
۱۷- یکی از مفیدترین کارهایی که میتونین انجام بدین اینه که تصویر بزرگتر و جامعتر رو برای تیمتون ترسیم کنین. دونستن اونچه که مهمه به پشت سر گذاشتن چیزهای مزخرف کمک میکنه.
۱۸- نکته های مدیریتی برای مدیریت و رهبری هر تیمی در جریان قرار دادن افراد در روند رسیدن به اهداف است. بهترین راه برای مدیریت آدمهای بزرگ، ارائه واضح اهداف و دادن بازخورد منظمه (که با دستورات منظم متفاوته). گاهی شما میدریت افرادی رو بر عهده دارین که خودشون تجربه زیادی دارن و یا حتی سن بالایی، بنابراین به جای دستور دادن و چک کردن مرتب اونها باید اهداف رو باهاشون در میون بزارید تا باهاتون هم قدم بشن. بهشون اعتماد کنین، اونها می تونستن جای شما باشن چون مهارت و سابقه اش رو دارن.
۱۹- بااینکه توسعه حرفهای مسئولیت شخصی هر فرده (چه کس دیگه ای میتونه باشه؟)، اما زمان و وقتی که یک مدیر برای درک و فعال کردن پیشرفت تیمش صرف میکنه، زمانیه که به درستی استفاده شده.۲۰- گاهی اوقات افراد حرفهای به درد نخور میگن. گاهی اوقات آدمها روزهای بد دارن. زیاد همهچیز رو به خودتون نگیرین.
۲۱- یک شعار شخصی هست که به نظر من مفیده “ما تا الان خوش شانس بودیم اما دیگه وقتشه که خوب باشیم.” به این معنی که ، اجازه بدین وانمود کنیم تمام موفقیتهای گذشته نتیجه وضعیت ما و نه کار سخت یا کیفیت خوب ما بوده. در حال حاضر با عملکرد بهتر یک فرصت منحصر به فرد برای کاهش وابستگی خودمون به شانس داریم.برای این باور فقط کافیه کمی از منیت خودتون رو خرج کنین، و این میتونه نیروی فردی شما رو تقویت و به بهبود تیم کمک کنه.