شما هم احساس میکنید از زندگی عقب هستید و الان باید به خیلی جاها در زندگی میرسیدید که نرسیدید؟ به اهداف و آرزوهاتون نرسیدید؟ خانه، شغل، ازدواج و خانواده ایدهآلی که در ذهن داشتید کجاست؟ چرا ما گاهی احساس میکنیم آدم موفقی نیستیم و از قافله عقب افتادیم؟ آیا این احساس درست و واقع بینانه است؟
نشسته بودم توی یک همایش و داشتم به اینکه سخنران چه زندگی خوبی رو تجربه میکنه، گوش می دادم.
اون زنی بود که در ۲۰ سالگی کسب و کارش رو شروع کرده بود، بعد از سال ها کار سخت، بالاخره روز برداشت رسیده بود و شرکتش رو به یک مبلغ ۷ رقمی فروخته بود. با اون پول مدتی زندگی کرد، ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد و از کنار فرزندانش بودن لذت می برد که تصمیم گرفت شرکت شماره ۲ را زمانی که فرزندانش به راهنمایی می رفتند شروع کند. وقتی آنها از دبیرستان و کالج فارغ التحصیل می شدند، شرکت شماره ۲ را هم همان حدود قبلی فروخت و خودش و همسرش بازنشسته شدند و رفتند که یک سالی در دریای کارایب کشتیرانی کنند.
اووه
من عاشق داستانهای موفقیت هستم. اونها الهام بخش هستند و بیش از توان شما برای جذب انگیزه، به شما انگیزه می دهند. دوپینگی برای خوشحالی به حساب می آیند. به نظر شما این عالی نیست که زندگیای مانند زندگی آنها را تجربه کنیم؟ عالی نمیشد اگر این اتفاق ها برای شما رخ میدادند؟
و البته، اگر شما در حال خواندن داستانی از موفقیت افراد هستید یا به آن در یک گردهمایی گوش میکنید، احتمالش هست که آنها در حال فروش رؤیا به شما باشند. بله شما نیز می توانید زندگی رویایی خودتان را داشته باشید. خیلی ها موفق می شوند؛ چرا شما نه؟
سپس واقعیت سر میرسد…
در این سن و سال، من باید:
- حداقل یک میلیون دلار در حساب پس انداز بازنشستگیام داشته باشم تا وقتی که به سن بازنشستگی رسیدم، آن طور که دلم میخواهد زندگی کنم.
- هزارها دلار برای تحصیلات فرزندانم وقتی کالج را به پایان می رسانند، ذخیره داشته باشم.
- بتوانم ایده کسب و کارم را به یک مدل بزرگ و چند میلیون دلاری (فقط در چند سال) تبدیل کنم و کمپانی بزرگ خودم را داشته باشم.
- در تمام روابط اجتماعیام خوشحال و موفق باشم.
- در خانه رویاهام و در مکانی رویایی زندگی کنم.
- لیست کارهایی که می خواهم در زندگیام انجام دهم را به طور منظم و یکی یکی پیگیری و انجام بدم…
حتی تایپ کردن اینهمه آرزو باعث میشه آدم ظرفیتش تکمیل بشه.من پر بودم از این پیش فرض های بدون اثبات، اگر بقیه می تونن، چرا من نتونم؟
دلیلش اینه که اینها واقعیت نیستند. این رویکرد کلا اشتباهه!
داستان های موفقیت یکی از میلیونها ایده بزرگی هستند که به ما در کاری که در حال انجامش هستیم امید میدهند.
اگر یک میلیون نفر قبلا آن را امتحان کرده باشند، این یک نمونه بوده است که توانسته به موفقیت برسد. به این دلیل است که برای ما خیلی انگیزه بخش هستند و دقیقا به همون علت هم خیلی دلسرد کننده هستند
درسته که امکانش هست که اتفاق بیفته، ولی احتمال اینکه اتفاق نیفته خیلی بیشتره.
و اگر شما هیچ وقت نتونید به این اهداف و آرزوهایتان برسید، چطور میتونید با زندگیای که دارید خوشحال باشید؟ اگر همیشه احساس عقب بودن کنید، چطور میتونید خودتان را برسانید؟
امروز واقعا به چه چیزی احتیاج دارید؟
هر کاری که انجام می دهید می تواند شما را خوشحال یا ناراحت کند. شما می توانید از زندگی خود راضی باشید و یا احساس ناخوشایند نارضایتی و ناکاملی از زندگی خود داشته باشید. شما می توانید از آنچه دارید احساس رضایت کنید و در راستای بهتر کردنش تلاش موفقیتآمیز کنید و یا ازش نا امید باشید.
اگر شما بخواهید که حتما به همه کارهایی که انجام میدهید برسید، احتمالا همیشه ناراحت خواهید بود و احساس ناامیدی و یاس و نارضایتی از آنچه امروزتان آنگونه است خواهید داشت.
اما نباید نا امید باشید. زیرا انتخاب با شما است.
چه چیزی شما را برای انجام زندگی ایدهآلتان آماده خواهد کرد؟
ما انسان هستیم. ما خودمان را برای بهترینمان بودن آماده میکنیم. برای مثال به خودمان چیز هایی مانند این می گوییم:
- وقتی ۱ میلیون دلار در بانک داشته باشم، کارم را رها می کنم و کسب و کار خودم را شروع می کنم.
- وقتی بازنشسته شوم به مسافرت و ماجراجویی خواهم رفت.
مشکل این اظهارات این است که آن ها شما را از اول برای شکست خوردن آماده می کنند. زمانی که شرایط باید ایجاد شوند تا شما موفق شوید، شما هرگز موفق نخواهید شد.
خب چه چیزی لازم است تا زندگی تون رو به این سبک تا ۱۰۰ سالگی ادامه بدید. آیا داشتن یک خانه بزرگ و تمیز کمک میکنه؟
حقوق سالیانه تضمین شده چطور؟ اگر حقوق لازم باشه باید چقدر باشه؟ سالی ۲۵ میلیون تومان؟ ۵۰ میلیون تومان؟
نگاه به آینده به صورت اظهارات حقیقی و قطعی، می تواند هر انسانی را واقع گرایانه کند و شما را با جزییات چیزهایی که برای رسیدن به اهدافتان احتیاج دارید آشنا خواهد کرد. این کمک می کند آن ها قابل انجام و همین طور دست یافتنی به نظر برسند.
چطور از حال لذت ببرید؟
اگر هر کاری که امروز انجام می دهید شما را بیرمق و ناراضی میکند، چه کار باید بکنید که امروز احساس خرسندی کنید؟ چگونه باید زندگی کنید تا احساس آرامش کنید؟ چطور باید زندگی کنید تا از لحظه لحظه زندگیتون لذت ببرید؟
من همیشه در حال تغییر و بهبود زندگی ام در این چند سال بوده ام. زمانی که با بخشی از کسب و کارم احساس رضایت می کردم، اون رو به کسی که احساس هیجان داشت میفروختم و زمانی که مشتریانی داشتم که احساس لذت از همکاری نداشتیم، راهمان را از هم جدا می کردیم. چه کاری میخواهم انجام دهم؟ بنویسم. پس طوری برنامه زندگیام را چیدهام که بتوانم هر روز مقداری بنویسم. زمانی که کاری که انتخاب کردهام را انجام می دهم، با زندگیام خوشحال تر هستم. وقتی دو روز خوشحال تر هستم، احساس خرسندی بیشتری از زندگی دارم. بله زمانی که برنامه ریزی زندگیام را طوری که بتوانم کارهایی که می خواهم را انجام بدهم و آنطور که می خواهم زندگی کنم میچینم، آیندهام را به طور واضحتری می توانم ببینم.
لازم نیست صبر کنم یک تفاق رویایی رخ بدهد تا خرسند باشم و به آینده امیدوار شوم؛ این ها می توانند همین امروز اتفاق بیفتند.
آیا برای شما اینگونه است؟
منبع: linkedin.com