مدیریت استراتژیک چیست + ۵ استراتژی برای مدیریت استراتژیک مؤثر
مدیریت استراتژیک چیست و چه تأثیری بر روند کسبوکار دارد؟ مدیریت استراتژیک مجموعهای از تصمیمها و اقدامات مدیریتی است و عملکرد بلندمدت سازمان را تبیین میکند. در این مقاله به پرسش مدیریت استراتژیک چیست پاسخ مفصلی میدهیم؛ مراحل اجرای مؤثر آن در سازمان و ویژگیهایش نسبت به مدیریت عمومی را هم بررسی میکنیم. درنهایت به تأثیر مدیریت استراتژیک بر عملکرد سازمانی میپردازیم.
در این مقاله میخوانید:
- مدیریت استراتژیک چیست و چه مراحلی دارد؟
- مدیریت استراتژیک چه ویژگیهایی دارد؟
- انواع استراتژی در فرایند مدیریت استراتژیک
- استراتژی رقابتی در مدیریت استراتژیک
- استراتژی مشارکتی در مدیریت استراتژیک چیست
- استراتژی کسبوکار در مدیریت استراتژیک
- استراتژی عملکردی در مدیریت استراتژیک چیست
- استراتژی عملیاتی در مدیریت استراتژیک
- مدیریت استراتژیک چه تأثیری بر عملکرد سازمان دارد؟
- جمعبندی
مدیریت استراتژیک چیست و چه مراحلی داد؟
مدیریت استراتژیک نظارت و ارزیابی بر فرصتها و موانع موجود در مسیر پیشبرد کار، با توجه به نقاط ضعف و قوت سازمان است. این شکل مدیریت در واقع روندی فلسفی برای مدیریت سازمان و کسبوکار است. در اجرای این بوند، ابتدا مدیران سطح بالا بهصورت استراتژیک میاندیشند و بعد این اندیشهها را اجرایی میکنند. مدیریت استراتژیک این امکان را به هر سازمانی میدهد که خلاقانه عمل کند؛ چنین سازمانی هرگز نگاه و عملکرد انفعالی نخواهد داشت. این شیوه مدیریت باعث میشود که سازمان ابتکار عمل داشته باشد و فعالیت خود را طوری انجام بدهد که آینده را برای آن سرشار از موفقیت کند. البته فرایند مدیریت استراتژیک بهشرطی درست اجرا میشود که همه ذینفعان سازمان، مفهوم استراتژیهای اجرایی را درک کرده باشند. فرایند مدیریت استراتژیک در سازمانهای مختلف بهطور کلی چهار مرحله دارد که بهترتیب عبارتاند از:
- تحلیل موقعیت: در نخستین مرحله، باید اطلاعات ضروری برای ایجاد شرح مأموریت بررسی شوند. این تحلیل موقعیت به روشهای مختلفی انجام میشود، که مشاهده و برقراری ارتباط، دو مورد بسیار مهم هستند. در این مرحله محیط داخلی را مشاهده میکنند، و بین همه ذینفعان سازمان ارتباط ایجاد میکنند. محیط خارجی را هم تحلیل کرده و مشتریها، تأمینکنندهها و رقیبان حاضر هم بررسی میکنند. درباره ادغام دانش تجزیه و تحلیل با استراتژی بازاریابی در اینجا بیشتر بخوانید.
- تدوین استراتژی: در مرحله بعدی مأموریت سازمان تعیین میشود. شناسایی عواملی که در محیط خارجی برای روند کار سازمان مانع ایجاد میکنند، فرصتهایی که وجود دارند، نقاط ضعف و قوت داخلی سازمان، تعیین هدفهای بلندمدت، بررسی استراتژیهای مختلف و انتخاب استراتژی موردنظر برای ادامه فعالیت سازمان، از دیگر کارهایی هستند که در روند تدوین استراتژی مدنظر قرار میگیرند.
- اجرای استراتژی: سازمان باید هدفهای سالیانه داشته باشد، سیاستهای بلندمدت تعیین کند، برای کارکنان خود انگیزه ایجاد کند و منابع موجود را طوری تخصیص دهد که استراتژیهای تدوینشده بهدرستی اجرا شوند. همه اینها در مرحله اجرای استراتژی باید موردتوجه قرار بگیرند.
- ارزیابی استراتژی: در مدیریت استراتژیک، استانداردها به چالش کشیده میشوند. اگر سازمان نتواند به استانداردها دست یابد، استراتژی نتیجه درستی نخواهد داشت؛ یعنی موفقیت امروز نمیتواند موفقیت فردا را تضمین کند، پس ارزیابی استراتژیهایی که تدوین و اجرا میشوند، اهمیت زیادی دارند. سازمانی که صرفا به موفقیت امروز خود متکی باشد، و استراتژی مناسبی برای آینده نداشته باشد، شکست خواهد خورد.
اما مدیریت استراتژیک چیست و چه ویژگیهایی دارد که آن را از سایر شیوههای مدیریتی متمایز میکند؟
مدیریت استراتژیک چه ویژگیهایی دارد؟
بهطور کلی میتوان گفت مدیریت استراتژیک همان ویژگیهای مدیریت عمومی را داراست، اما ویژگیهای دیگری هم دارد که آن را متمایز میکنند. از ویژگیهای مدیریت استراتژیک، میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱. مدیریت استراتژیک آینده سازمان را مدنظر دارد، و تلاش میکند اهداف بلندمدت را موردتوجه قرار بدهد، پس بهطور کلی جزو وظایف اصلی مدیران بلندپایه محسوب میشود.
۲. مدیریت استراتژیک به افقهای سازمانی میاندیشد و تلاش میکند دریابد که برای رسیدن به اهداف بلندمدت، چه کارهایی باید انجام شوند.
۳. سازمان با محیطی که در آن قرار دارد، همبستگی و تعامل دارند. هر تغییری که در محیط اتفاق بیفتد، سازمان هم از آن تأثیر میگیرد. بنابراین مدیریت استرتژیک نگاه ویژهای به محیط و تعاملات آن دارد.
۴. مدیریت استراتژیک اهداف، تصمیمها و فعالیتهایی را که مشخص میکند که در همه سطوح سازمانی باید انجام شوند و نقطه شروع حرکت را برای همه اعضای آن تعیین میکند.
البته برای دستیابی به این ویژگیها در عالیترین سطح آنها، استراتژیهای مختلفی با توجه به نیازهای سازمان، منابع موجود و همین طور نیازهای بازار به کار گرفته میشوند. این استراتژیهای مختلف چه هستند؟
انواع استراتژی در فرایند مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک روند مستمری دارد و در این مسیر، همین طور که خروجیهای عملکرد تحقق مییابند، اعضای سازمان، آنها را ارزیابی کرده و در صورت نیاز، استراتژیها را اصلاح و تعدیل میکنند. در واقع با رشد سازمان، استراتژیهای آن هم تغییر میکنند و استراتژیهای جدید ایجاد میشوند. پنج استراتژی مختلف در فرایند مدیریت استراتژیک داریم که عبارتاند از:
- استراتژی رقابتی،
- استراتژی مشارکتی،
- استراتژی کسبوکار،
- استراتژی عملکردی،
- و استراتژی عملیاتی.
در ادامه تکتک این استراتژیها را شرح داده و مزایای هرکدام برای حضور موفق سازمان یا کسبوکار در بازار را بررسی میکنیم.
استراتژی رقابتی در مدیریت استراتژیک
استراتژی رقابتی در مدیریت استراتژیک به برنامهای گفته میشود که تأثیر موقعیتهای خارجی سازمان را با ملاحظات گستردهای از موقعیت داخلی آن ترکیب میکند. هدف این استراتژی، کسب مزیتهای رقابتی در بازار کار است. این مزیتهای رقابتی از استراتژیهایی به دست میآیند که منجر به انحصار در بازار کار میشوند. استراتژی رقابتی روشهای کسبوکار و ابتکار عملهایی را شامل میشود که سازمان برای جلب مشتری و ارائه ارزش افزوده به آنها انجام میدهد. استراتژی رقابتی به فعالیتهایی میپردازد که مدیران برای بهبود موقعیت بازار سازمان خود انجام میدهند. این استراتژی تاکتیکهایی را شامل میشود که راههای گوناگونی برای ساخت مزیتهای رقابتی پایدار را تعیین میکنند.
استراتژی مشارکتی در مدیریت استراتژیک چیست
استراتژی مشارکتی در بالاترین سطح سازمانی و توسط مدیران سطح بالای آن طراحی میشود. استراتژی مشارکتی اهداف بلندمدت برای سازمان تعریف میکند. این استراتژی برای کسب مزیت رقابتی در سازمان، و با همکاری، نه مقابله با سایر سازمانهاست. غیر از تبانی میان رقبا که غیرقانونی است، اصلیترین شکل استراتژی مشارکتی، ائتلاف استراتژیک است. ائتلاف استراتژیک به دلایل مختلفی میان سازمانها یا واحدهای تجاری تشکیل میشود. از مهمترین دلایل آن میتوان به کسب فناوری جدید یا قابلیتهای تولیدی و دسترسی به بازارهای خاص، کاهش ریسک سیاسی یا مالی و کسب مزیت رقابتی اشاره کرد.
استراتژی کسبوکار در مدیریت استراتژیک
استراتژی کسبوکار در سطح واحد طراحی میشود. این استراتژی را بهنام استراتژی واحد کسبوکار هم میشناسند. استراتژی کسبوکار بر تقویت موقعیت رقابتی محصولات و خدمات شرکت تمرکز دارد. استراتژیهای کسبوکار از استراتژیهای رقابتی و مشارکتی تشکیل میشود. استراتژی کسبوکار همه فعالیتها و تاکتیکهای رقابت و رفتارهای مدیران در مسائل استراتژیک مختلف را پوشش میدهد. این استراتژی شامل برنامههایی است که مدیران استراتژیک برای استفاده از منابع موجود سازمان و صلاحیتهای متمایز برای بهدستآوردن مزیت رقابتی در مقابل رقیبان به کار میگیرند. استراتژی کسبوکار بهطور معمول با استراتژی مشارکتی همراه میشود. تمرکز اصلی استراتژی کسبوکار بر توسعه محصول، نوآوری، یکپارچگی، توسعه بازار و تنوعپذیری است. درباره راهکارهایی برای مدیریت کسب و کارهای کوچک بیشتر بخوانید.
استراتژی عملکردی در مدیریت استراتژیک چیست ؟
استراتژی عملکردی به ناحیه عملکردی خاصی از سازمان توجه دارد. این استراتژی برای دستیابی به برخی اهداف واحد کسبوکار، با حداکثرکردن بهرهوری منابع، طراحی میشود. این استراتژی را بهنام استراتژی دپارتمانی هم میشناسند، چون طی آن، هر فعالیت به بخش مشخصی سپرده میشود. استراتژی تولید، استراتژی بازاریابی، استراتژی منابع انسانی و استراتژی مالی، از انواع استراتژی عملکردی هستند.
استراتژی عملکردی با توسعه رقابت متمایز برای فراهمکردن مزیت رقابتی برای واحد کسب و کار سروکار دارد. هر شرکت یا واحد کسبوکاری، دپارتمانهای ویژه خود را دارد و همه دپارتمانها هم استراتژیهای عملکردی خود را دارند. وقتی مدیران از کسبوکار مشارکتی بهسوی استراتژیهای عملکردی حرکت میکنند، برنامههای سازمان جزئیتر میشوند.
استراتژی عملیاتی در مدیریت استراتژیک
استراتژی عملیاتی، در قالب واحدهای عملیاتی سازمان طراحی میشود. سازمان ممکن است استراتژی عملیاتی را توسعه دهد. این استراتژی بهطور معمول در سطح میدانی و برای دستیابی به اهداف سریع طراحی میشود. مدیران بعضی سازمانها، برای هر مجموعه اهداف سالیانهای در دپارتمانها یا بخشهای مختلف، استراتژی عملیاتی تدوین میکنند.
مدیریت استراتژیک چه تأثیری بر عملکرد سازمان دارد؟
عملکرد سازمانهایی که مدیریت استراتژیک دارند، بهتر و موفقتر از سازمانهای دیگر است. دستیابی به حلقه ارتباطی مناسب بین محیط سازمان و استراتژی، ساختار و فرایندهای آن سازمان، آثار مثبتی بر عملکردش دارند.
برای اثربخش و مؤثربودن، لازم نیست همیشه مدیریت در قالب فرایند رسمی اجرا شود. شرکتهای کوچک ممکن است بهشکل غیررسمی و بهطور نامرتبی برنامهریزی کنند. مدیرعامل و مدیران ارشد ممکن است بهطور اتفاقی دور هم جمع شوند، به مسائل استراتژیک بپردازند و قدمهای بعدی را برنامهریزی کنند.
اما مدیریت استراتژیک در چهار مرحله اجرا شده و کامل میشود که هر مرحله هم ویژگیهای خود را دارد. این چهار مرحله عبارتاند از:
۱. برنامهریزی مالی اساسی: هدف این برنامهریزی، اعمال کنترل عملیاتی بهتر از طریق تلاش برای تأمین بودجه است.
۲. برنامهریزی مبتنی بر پیشبینی: هدف این برنامهریزی، حرکت مؤثرتر برای کمک به رشد سازمان، از طریق تلاش برای پیشبینی آیندهای فراتر از سال بعد است.
۳. برنامهریزی با توجه به محیط خارجی: هدف برنامهریزی استراتژیک، تأمین نیازهای بازارها و موفقیت در رقابت با دیگران، از طریق تلاش برای نهادینهکردن و اعمال تفکر استراتژیک است.
۴. مدیریت استراتژیک: هدف نهایی در این مرحله، کسب مزیت رقابتی در بازار و تضمین آینده موفقی از طریق مدیریت درست منابع موجود است.
جمعبندی
مدیریت استراتژیک چیست و چه ویژگیهایی دارد؟ این مدیریت، تدوین، اجرا، ارزیابی و کنترل استراتژی سازمانی است و بهطور کلی چهار مرحله دارد که عبارتاند از: تحلیل موقعیت، تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژي. مدیریت استراتژیک همان ویژگیهای مدیریت عمومی را داراست، اما ویژگیهای دیگری هم دارد که آن را متمایز میکنند. در این مقاله به چهار ویژگی بارز آن اشاره کردیم. درنهایت پنج استراتژی مختلف در مدیریت استراتژیک را هم بررسی کردیم که عبارتاند از: استراتژی رقابتی، مشارکتی، کسبوکار، عملکردی و عملیاتی. این مقاله را مطالعه کنید و اگر نکته دیگری در پاسخ به مدیریت استراتژیک چیست هم به ذهنتان رسید، با ما و سایر خوانندگان این مقاله در میان بگذارید.