امیدوارم مقالههای قبلی دربارهٔ درگیری شغلی را خوانده باشید و پرسشنامه درگیری شغلی را به کارمندانتان داده باشید و دادهها را تفسیر کرده باشید. حالا میخواهید بدانید که چطور میتوان میزان درگیر بودن پرسنل با کار را افزایش داد؟ وقتی متوجه شدید کدام حوزهها به تقویت نیاز دارند، استراتژیهای زیادی در اختیار دارید که با آنها تیمتان را به سوی موفقیت هدایت کنید.
۱. سعی کنید کارمندان را بشناسید
ساده به نظر میرسد و ساده هم هست! گذراندنِ زمان با کارمندان و تلاش برای شناختنِ انها یکی از راههای آسان و تأثیرگذار برای درگیر کردنِ آنهاست. شناخت خانواده، پیشزمینه و اهداف شخصی آنها به شما به عنوان یک مدیر کمک میکند تا ارتباط قویتری با آنها ایجاد کنید.به آنها سلام کنید، احوال خانوادهشان را جویا شوید و از سرگرمیهایشان بپرسید.
این روشی سریع و مستقیم است که این احساس را در کارکنان ایجاد میکند که حضورشان اهمیت دارد و برای بقیه مهم هستند. پژوهشها نشان میدهند کارکنانی که احساس کنند به آنها ارزش داده شده، احتمالاً بیشتر با کار درگیر خواهند بود.
۲. ابزارهای موفقیت را برای پرسنل فراهم کنید
شما به عنوان یک مدیر نهتنها باید بر جنبههای مختلف کسبوکار نظارت داشته باشید، بلکه باید مطمئن شوید که پرسنل شما درک کنند چه کاری را انجام میدهند. ارائهٔ آموزشهای خاص با توجه به شغلی که دارند موجب میشود اعتماد بیشتری به کاری که انجام میدهند داشته باشند.
وقتی یکی از اعضای تیم شما مطمئن نباشد که دقیقا چه کاری باید انجام دهد یا یک موقعیت را چطور باید مدیریت کند، بهرهوری برای مدتی کاهش پیدا میکند. اگر موقعیت کمی پیچیدهتر شود ممکن است گیری در کار پیش بیاید و مشکل بسیار بزرگتری ایجاد شود. ساختنِ پایههای قوی در کارمندان برای انجام کارهای آینده، حتی اگر به آموزشهای اضافه و زیاد نیاز داشته باشد، قدمِ خوبی است تا سطحِ درگیر کردنِ آنها با کار افزایش پیدا کند.
۳. به کارمندانتان اطلاع دهید که شرکت چه عملکردی دارد
کارمندان ستون فقرات شرکت شما هستند و خیلی از مواقع، موفقیت یا شکست شرکت به آنها بستگی دارد. برای اینکه به عملکرد شرکت علاقهمند شوند، باید آنها را از موفقیتها، نگرانیها و چالشهای پیش روی شرکت آگاه کنید. نه تنها ریسکهایی که به موفقیت منجر شده بلکه آنهایی که با شکست ختم شدهاند را نیز به طور مختصر برای کارمندان تعریف کنید. اگر به کارکنان اجازه بدهید بفهمند چه چیزهایی مفید و مؤثر است و چه چیزهایی مفید نیست، در واقع دارید به آنها فرصتی میدهید که برای نقاط ضعف به دنبال ایدههای جدید باشند و نقاط قوت را با قدرت ادامه دهند.
۴. به کارکنان اجازهٔ رشد دهید
با آنها مصاحبه میکنید و میبینید که پتانسیل این را دارند که به رشدِ کسبوکارِ شما کمک کنند. تیمی که شما دور خود جمع کردهاید، برای دلیلی انتخاب شدهاند. اکنون، شما به عنوان یک مدیر باید این فرصت را به آنها بدهید تا مهارتها و تواناییهای خود را برای انجام کارهای محوله نشان دهند. به آنها این فرصت را بدهید تا به بهترین نحوی که بلد هستند کارشان را انجام دهند. مدیریت ذرهبینی فقط موجب افزایش استرس آنها میشود و هیچکس تحت چنین شرایطی نمیتواند عملکرد خوبی داشته باشد.
اگر یکی از پرسنل سراغ شما میآید و ایدهای را مطرح میکند که با نظر شما متفاوت است، طوری به او پاسخ دهید که انگیزهٔ خود را برای خلق ایدهها و مفاهیم جدید از دست ندهد. تشویق و قدردانی از کاری که انجام میدهند اهمیت دارد و زمانی که اولین ایدهٔ آنها را رد میکنید این قدردانی مهمتر نیز خواهد بود.
۵. از پرسنل و اختیاراتی که به آنها دادهاید پشتیبانی کنید
بسیاری از شرکتها سطحهای مختلف مدیریت دارند که همگی نیاز دارند به فردِ بالاسریِ خود گزارش بدهند. یکی از مهمترین مسایل در افزایش سطح درگیر کردنِ پرسنل این است که در موقعیتهای سخت از آنها حمایت کنید. فارغ از نوعِ کسبوکاری که دارید، پرسنل شما با موقعیتهای سختی از جانب مشتریها یا سایر پرسنل روبهرو میشوند. ممکن است لازم باشد که شما به عنوان یک مدیر در مسئله ورود کنید و گاهی مجبور میشوید که از یکی از طرفین ماجرا طرفداری کنید. این کار همیشه آسان نیست اما حمایت از پرسنل و تقویت اختیاراتی که دارند برای سلسلهمراتب مدیریتیِ شرکت اهمیت دارد؛ همچنین برای احساسِ پشتیبانی شدن از کاری که میخواهند آن را انجام دهند نیز مهم است.
۶. از تیم و تلاش سختی که انجام میدهند قدردانی کنید
زمانی که به دنبال افزایش میزان درگیریِ پرسنل هستید، قدردانی از پرسنل برای کاری که به خوبی انجام شده بسیار ضروری و انگیزهبخش است. برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق باید بدانید که چه نوعی از قدردانی برای پرسنل شما بهتر از بقیه است. تشویقهای زبانی میتوانند تأثیر بسیار زیادی در این زمینه داشته باشند. عبارتهایی مثل «متشکرم» یا «کارِ شما عالی بود» شاید همان چیزی باشند که پرسنل برای پیشرفت یا ادامه همین روند نیاز دارند.
میتوانید یک قدم جلوتر هم بروید و برای پرسنلی که واقعاً تلاش میکنند، یک روز را برای قدردانی در نظر بگیرید یا اگر شرکت تواناییاش را داشته باشد، میتوانید با پاداشهای مالی قدردان آنها باشید. قدردانی موجب میشود تا نگرش مثبت و رفتار سالم در محیط کار ترویج پیدا کند که مستقیماً روی درگیر کردن پرسنل تأثیرگذار هستند.
۷. پرسنل را به کارِ تیمی تشویق کنید
علاقهٔ مردم به ورزشهای تیمی بیدلیل نیست. زمانی که یک تیم برای پیروزی در بازیِ بزرگ متحد میشوند، یک احساسِ واگیردار به وجود میآید که همه را تحت تأثیر قرار میدهد – از اعضای تیم گرفته تا هواداران – و حس همراهی و موفقیت در انبوه جمعیت پخش میشود. در محیط کاری نیز همینطور است. زمانی که مشتریِ خاصی به خدمات شما نیاز دارد، با تشکیل یک تیمِ قوی از کارمندان، میتوانید هدف بزرگتری به همه آنها بدهید.
همکاری کردنِ آنها برای رسیدن به یکی از هدفهای بزرگِ شرکت میتواند بسیار لذتبخش و راضیکننده باشد و به آنها اجازه میدهد که ایدههای جدیدی ارائه دهند و نیاز مشتری را برطرف سازند. این امر نه تنها حس همکاری، توجه و اعتماد را در بین کارمندان بالا میبرد، بلکه در کل شرکت نیز ارتقا میدهد.
۸. کارکنانی را پیدا کنید که به مشتری اهمیت دهند
پژوهشهای مختلف نشان میدهد که پرسنلِ درگیر با کار، احتمالاً خدمات بسیار بهتری به مشتری ارائه میدهند. در دنیای امروز که تقریباً همه چیز دیجیتال یا آنلاین شده، اهمیت بحث خدمات مشتری ممکن است کاهش پیدا کند.
اما اگر به موفقترین شرکتها نگاه کنیم، کارکنان آنها سطح بسیار بالایی از خدمات مشتری ارائه میدهند. هر چند وقت یکبار بهتر است تحقیقی روی مشتریها انجام دهید و ببینید کدام حوزهها نیاز به بهبود دارند. این کار روش خوبی برای انگیزه دادن به کارمندان برای ارتقای مهارتهای ارتباطیشان است. اگر پرسنل شما به نگرانیهای مشتری اهمیت دهند، خیلی مشتاقتر خواهند بود تا برای حل مسائل مشتری نهایت تلاش خود را بکنند.
۹. به بازخوردی که کارکنان میدهند خوب توجه کرده و بر اساس آن اقدام کنید
گوش کردن به صحبتهای مشتری مهم است. اما گوش کردن به صحبتهای پرسنل نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
یکی از اقدامات مهم برای درگیر نگه داشتن پرسنل با کار این است که جلسات منظمی با پرسنل داشته باشید و ببینید کدام یک از بخشهای محیط کاری به اصلاح نیاز دارد. فراهم کردن فرصتِ اظهار نظر، چه در قالب یک تحقیق میدانی و چه جلسات ماهانه، موجب میشود که کارکنان احساس کنند بخشی از شرکت هستند. در غیر این صورت پرسنل برداشتِ خوبی از مسائلی که مورد بیتوجهی مدیریت قرار گرفته نخواهند داشت. اما اگر بدانند که مدیرها توجه میکنند و نگرانیهای آنها را میشنوند، سطح بالایی از درگیری را حفظ خواهند کرد.
۱۰. یک محیط کاریِ بدون ترس ایجاد کنید
بسیاری از شرکتها و کسبوکارها در محیطهای عملکرد-محور فعالیت میکنند. این نوع محیطها زمینه را برای رشد ترس و بیثباتی فراهم میکنند، بنابراین ثابت نگه داشتن میزانِ درگیریِ کارمندان بسیار اهمیت پیدا میکند. اگر به کارمندان اجازه دهید بدون نیاز به طی کردن سلسله مراتب مدیریتی، تصمیم مناسب را بگیرند، موجب میشود که لحظات بسیار خوب و شیرینی را در کارِ خود تجربه کنند.
همزمان، این محیط عملکرد-محور ممکن است موجب شوند اگر تصمیمی اشتباه باشد، ترس از توبیخ و مؤاخذه به وجود بیاید. این استراتژی که پرسنل برای اتخاذ تصمیمهای اشتباه مجازات شوند، مسلماً شکستخورده است و موجب میشود که پرسنل به کار بیعلاقه شده و تمایلی نداشته باشند تا ریسکهایی را که گاهی برای موفقیت لازم است انجام دهند. پس باید یک رویکردِ مهربانانهتر و مثبتتر در قبال کارمندان اتخاذ شود که هم تأثیرگذار بوده و هم میزان درگیریِ آنها با کار را کم نکند.
۱۱. به کارمندان آموزش و انگیزه بدهید و الهام ببخشید
نهتنها کارکنان باید گسترهٔ کار خود را درک کنند، بلکه شما هم به عنوان مدیر باید درکی از آن داشته باشید. برای ساختن محیط کاریِ مثبت به پرسنلِ راضی و خوشحال نیاز است اما این تمام ماجرا نیست.
حال و هوا از همان ابتدا توسط مدیر تنظیم میشود و یک روش خوب برای رسیدن به حال و هوای مثبت این است که برای کارمندان چیزی بیشتر از یک مدیر باشید؛ بهترین مربیای باشید که آنها تا به حال داشتهاند.
اگر میبینید که یکی از پرسنل در انجامِ کاری مشکل دارد، به سراغش بروید و ببینید که آیا میتوانید به او کمک کنید یا نه. چه او را فقط تشویق کنید که به تلاشش ادامه دهد و چه اینکه راهنماییهای تخصصی لازم را ارائه دهید، کارمندتان این «اشتیاق شما به کمک» را نشانهٔ توجه شما به آنها و موفقیتِ شرکت خواهند دانست. بسیاری از افرادی که در طول تاریخ به موفقیتهای خارقالعادهای دست پیدا کردهاند، یک مربیِ خوب داشتهاند. برای کارکنان همان مربی باشید.
۱۲. به کارمندان اجازه دهید که نشان دهند چطور میتوانند اوضاع را مدیریت کنند
زمانی میرسد که باید چرخهای کمکی را برداشت و اجازه داد تا افراد مستقل شوند. به عنوان مدیر، دورههایی خواهد رسید که باید اجازه دهید تا خودِ تیم هدایتِ اوضاع را بدست بگیرد. برای اینکه احساس علاقه به کار و موفقیت در کارمندان ایجاد شود، باید بدانند که مدیریت به آنها اعتماد دارد.
یکی از راههای نشان دادن این ایمان و اعتماد این است که به آنها اجازه داده شود قدرت رهبری و سایر مهارتها را بدون دخالت مدیران یا سهامداران شرکت به نمایش بگذارند. اگر اعتماد به نفس کافی را ندارند، به آنها آموزش بدهید و تشویقشان کنید تا به سطح موردنظر برسند. حتی اگر نتیجهٔ مطلوب به دست نیامد، به آنها نشان دهید که تلاش و سعیشان مورد توجه قرار گرفته و همزمان، نقدهای سازندهای را برای رشد آنها ارائه کنید.
۱۳. مشوق رشدِ فردی آنها باشید
خیلی از اوقات، افرادی که برای یک کسبوکار کار میکنند فقط از روی اجبار و برای گرفتنِ حقوق این کار را انجام میدهند. شرکتهایی که کارکنانِ دارای مهارتهای خاص را حفظ میکنند، احتمالاً با این مشکل مواجه نخواهند شد. اما به هر حال ممکن است برای تعداد محدودی از کارکنان صدق کند. همینطور که شناخت شما از پرسنل بیشتر میشود، ممکن است اطلاعات بیشتری در مورد علایق و سرگرمیهای آنها پیدا کنید و حتی بفهمید در نهایت به دنبال چه چیزی در زندگی هستند.
خوب به ساختارِ شرکت و بخشهای مختلف آن فکر کنید؛ آیا جایگاه بهتری برای این فرد وجود دارد که بشود از مهارتهایش بهتر استفاده کرد؟ آیا یکی از منشیها به طراحی گرافیکی علاقه دارد؟ یا شاید یکی از کارگران انبار علاقهمند باشد که با ادامه تحصیل، به عنوان مدیرِ توزیع ایفای نقش کند و خدماتِ بهتری به شرکت ارائه دهد.
کمک به این افراد برای رسیدن به جایگاهی بهتر در داخل شرکت نهتنها مشوقی برای پیشرفت آنهاست، بلکه سطح درگیری شغلی آنها را نیز افزایش خواهد داد.
کلام آخر
از این ۱۳ مورد کدام را تا حالا انجام دادهاید و به کدام توجه نکرده بودید؟ اکنون میتوانید برای موردهایی که نیاز به بهبود دارند یک چک لیست درست کنید. گام بعدی این است که ببینید چطور باید این تغییرات را اِعمال کنید؟ بهترین روش برای اجرای این استراتژیها این است که با کارمندان آغاز شود و به طرفِ بالای سلسله مراتب، یعنی تا خودِ رئیس، پیش برود. به این ترتیب که دادهها و یافتههایی را که از تحقیقات و پرسشنامههای درگیری شغلی بدست آوردهاید با مدیران میانی تیمهای مختلف سازمانتان درمیان بگذارید. از آنها بخواهید که این دانش را به اعضای تیمِ خود منتقل کنند. میتوانید مجددا نظر پرسنل را برای بهبود اوضاع بپرسید که با توجه به دانش بهدست آمده از تحقیقات درگیری شغلی، پیشنهادات متناسبی بدهند.
هنگامی که سطح درگیری شغلی در سازمان شما بالا میرود و نظرات کارمندان مورد توجه جدی قرار میگیرد، سازمان شما پیشرفت طبیعی را به خود میبیند.