طوفان فکری چیست؟
اگر مشکلی دارید که باید آن را حل کنید یا میخواهید پروژه جدیدی را شروع کنید، ایدهپردازی بهترین راه برای پیشبرد سریع است. با خلق سریع ایدهها و بررسی آنها با کارآیی بیشتر به سمت یک راه حل یا یک محصول حرکت خواهید کرد. اگر احساس میکنید که در حل یک مشکل به مشکل برخوردهاید یا به دنبال ایدهای خلاقانهاید، با طوفان فکری میتوانید به راه حلهای بالقوه برسید. طوفان فکری یک تکنیک خلاقیت گروهی است است که تیمها جهت رسیدن به ایدهای برای حل مشکلات از آن استفاده میکنند. در شرایط کنترل شده و یک محیط آزاد اندیشی، تیمها با استفاده از سوالاتی مانند "چطور ممکن است که ..." به حل یک مسئله و خلق ایده نزدیک میشوند. آنها طیف وسیعی از ایدهها را تولید میکنند و برای یافتن راه حلهای بالقوه بین آنها پیوند برقرار میکنند. درواقع انرژی گروه به هر فرد کمک میکند و اون نیز سایر افراد را تغذیه میکند. علاوه بر ایده پردازی، طوفان فکری میتواند به شما کمک کند تا ایدههای مرتبط و نزیدک را بهم ببافید تا یک کل منسجم را تشکیل دهند. شاید شما هم در مورد "جلسه طوفان فکری" بسیار شنیده باشید. در این مطلب از تعریف صحیح طوفان فکری برایتان می گوییم. از تاریخچه آن و روشهایی برای برگزاری باکیفیت و رسیدن به نتیجه بهتر.
همه چیز درباره طوفان فکری
طوفان فکری وضعیتی است که گروهی از افراد تیم برای تولید ایدهها و راه حلهای جدید در یک حوزه خاص با حذف مهارها با هم جلسه میگذارند. افراد قادرند آزادانهتر فکر کنند و تا آنجا که ممکن است ایدههای جدید و خودجوش پیشنهاد دهند. تمام ایدهها بدون انتقاد یادداشت میشوند و پس از جلسه طوفان فکری، ایدهها ارزیابی میشوند. اصطلاح طوفان فکری توسط الکس فیکنی آزبورن در کتاب تخیل کاربردی در سال 1967 رواج یافت. در سال 1939 مدیر اجرایی تبلیغات الکس اف اسبورن شروع به توسعه روشهایی برای حل خلاقانه مشکلات کرد. او از توانایی کارمندان خود در ایجاد ایدههای خلاقانه به صورت جداگانه برای تبلیغات ناامید شده بود. به همین خاطر جلسههای تفکر گروهی یا طوفان فکری را ترتیب داد که نیتجهاش پیشرفت قابل توجه در کیفیت و کمیت ایدههای ارائه شده توسط کارمندان بود. یکی از توصیههای اصلی آزبورن در کتابی که در اینباره منتشر کرد این است که باید به همه اعضای گروه طوفان فکری باید بیان روشنی از مسئله ارائه شود. او معتقد است که مسئله باید ساده باشد و به یك هدف محدود شود.
برگزاری جلسه طوفان فکری اصلا پیچیده نیست
اگرچه تکنیکهای مهمی برای اطمینان از موفقیت وجود دارد. اما به طور خلاصه ، ابتدا از چگونگی عملکرد اولیه طوفان فکری میگوییم. گروهی را گرد هم آورید تا به حل مسئله ، چالش یا فرصتی رسیدگی کنند. از گروه خود بخواهید تا آنجا که ممکن است بیشتر ایده ایجاد کنند. مهم نیست که چقدر "غیر قابل انجام" به نظر میرسند، در این مرحله، هیچ انتقادی مجاز نیست. ایدهها را مرور کنید. جالب ترین ها را انتخاب کنید و سپس درمورد چگونگی ترکیب، بهبود و یا اجرای ایدهها بحث کنید. در حالی که این فرایند از نظر تئوری ممکن است ساده باشد اما تولید ایدههای جدید از هیچجا، همیشه هم آسان نیست. به همین دلیل است که تکنیکهای جالب و الهامبخش بسیاری برای ایدهپردازی ایجاد شده است. شما باید کشف کنید که کدام یک از روشها برای جلسه بعدی طوفان فکری شما مناسبتر است.
چهارچوب کلی را رعایت کنید
هرچند به نظر می رسد جلسات طوفان فکری فاقد محدودیتاند، اما درواقع برای رسیدن به نتیجه بهتر پیشنهاد میشود که هشت قانون زیر رعایت شود و فردی به عنوان سرپرست جلسه را پیش ببرد.
1 محدودیت زمانی تعیین کنید: بسته به پیچیدگی مشکل ، 15 تا 60 دقیقه طبیعی است.
2 با یک مسئله ساده شروع کنید: نظرات اعضا باید درباره این سوال باشد و خیلی از بحث منحرف نشوند.
3 از قضاوت یا انتقاد خودداری کنید: هیچ یک از افراد داخل جلسه نباید نسبت به ایدهها عکسالعمل منفی داشته باشند، چه کلامی و چه با زبان بدن.
4 ایدههای عجیب و غریب و حواسپرت کن را تشویق کنید: دروازههای سیلاب را باز نگه دارید تا همه احساس راحتی کنند و ایدههای خود را بیان کنند (به شرطی که در مورد موضوع باشند).
5 کمیت را دنبال کنید: به یاد داشته باشید ، "کمیت کیفیت تولید می کند". فرآیند غربال و مرتبسازی بعدا انجام میشود.
6 ایدههای دیگران را پرورش دهید : این یک فرآیند ارتباطی است که در آن اعضا ایدههای دیگران را گسترش میدهند و به بینش جدیدی میرسند. برای نزدیک کردن ایدهها به حل مسئله، بگویید "و" نه اینکه با گفتن "اما" همه را دلسرد کنید.
7 بصری باقی بمانید: نمودارها و نوشتن مراحل بر روی تخته، باعث زنده شدن ایدهها می شود و به دیگران کمک میکند تا موضوع را به روشهای مختلف ببینند.
8 هر بار یک مکالمه: برای رسیدن به نتایج مشخص، رعایت این اصل ضروری است و احترام به عقاید همه را نشان میدهد.
10 روش برای اجرای طوفان فکری
1. نقشه برداری ذهن
ذهن نگاشت ابزاری بصری برای تقویت روند طوفان مغزی است. در واقع ، شما در حال ترسیم تصویری از روابط بین ایدهها هستید. با نوشتن هدف یا چالش خود شروع کنید و از شرکتکنندگان بخواهید که در مورد موضوعات مرتبط فکر کنند. لایه به لایه ، محتوا را به نقشه خود اضافه کنید تا بتوانید آن را بصری ببینید که مثلا مشکلی در سیستم تلفن در ایجاد مشکلات با درآمد سه ماهه نقش دارد.
2. طوفان فکری معکوس
طوفان فکری معمولی از شرکت کنندگان میخواهد مشکلات را حل کنند. طوفان فکری معکوس از شرکت کنندگان میخواهد تا روشهای عالی برای ایجاد یک مشکل را ارائه دهند. با مشکل شروع کنید و بپرسید "چگونه میتوانیم این مسئله را ایجاد کنیم؟" هنگامی که لیستی از راههای عالی برای ایجاد مشکلات به دست آوردید ، آماده اید که راهحل آنها را شروع و عملی کنید!
3. نقاط نامفهوم را پر کنید
با بیان جایی که هستید شروع کنید. سپس بیانیهای راجع به مکانی که میخواهید باشید بنویسید. چگونه میتوانید خلا را پر کنید تا به هدف خود برسید؟ شرکتکنندگان شما با طیف وسیعی از پاسخ ها از موارد کلی به موارد خاص پاسخ خواهند داد. همه آنها را جمعآوری کنید و سپس آنها را سازماندهی کنید تا چشمانداز برای انجام آنها ایجاد کنید.
4. تجزیه و تحلیل محرکها
با گروه خود تلاش کنید تا محرک و دلایل مشکلی را که حل میکنید کشف کنید. چه چیزی باعث وفاداری مشتری میشود؟ چه چیزی باعث رقابت میشود؟ چه چیزی گرایش به سمت بهرهوری پایین را به دنبال دارد؟ همانطور که محرکها را کشف میکنید ، میتوانید نگاهی اجمالی به راهحلهای ممکن نیز بیندازید.
5. تجزیه و تحلیل SWOT
تجزیه و تحلیل SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای سازمان را شناسایی میکند. این روش معمولا برای تصمیمگیری در مورد ارزش انجام یک پروژه یا پروژه بالقوه استفاده میشود. در طوفان فکری نیز برای تحریک تجزیه و تحلیل مشترک استفاده میشود. نقاط قوت واقعی ما چیست؟ آیا نقاط ضعفی داریم که بهندرت درباره آنها بحث میکنیم؟ ایدههای جدید میتوانند از این روش آزمایش شده و با نتایجی شبیه به نتایج واقعی بیرون بیایند.
6. پنج چرا
ابزار دیگری که اغلب خارج از طوفان مغزی استفاده میشود، پنج چرا است. این روش نیز میتواند برای پیشبرد روندهای فکری موثر باشد. بنابراین با مشکلی که در حال حل آن هستید شروع کنید و بپرسید "چرا این اتفاق می افتد؟" پس از دریافت پاسخ ، بپرسید "چرا این اتفاق میافتد؟" این فرآیند را پنج بار (یا بیشتر) ادامه دهید ، هر بار حفاری عمیقتری انجام دهید تا زمانی که به ریشه مسئله بپردازید.
7. انفجار ستارهای
یک ستاره شش پر ایجاد کنید. در مرکز ستاره ، چالش یا فرصتی که با آن روبرو هستید را بنویسید. در هر نقطه از ستاره ، یکی از کلمات زیر را بنویسید: چه کسی ، چه چیزی ، کجا ، کی ، چرا و چگونه. برای ایجاد سوال از این کلمات استفاده کنید. راضیترین مشتریهای ما چه کسانی هستند؟ مشتریان ما چه چیزی می خواهند؟ از سوالات برای ایجاد بحث استفاده کنید.
8. طوفان مغزی آنلاین
این مستلزم این است که کسی سیستمی را تنظیم کند که افراد بتوانند عقاید خود را به صورت خصوصی به اشتراک بگذارند. اما درنهایت به طور عمومی بررسی شوند. شرکت های نرم افزاری وجود دارند مانند Slack یا Google Docs که در این موارد تخصص دارند. این روش به ویژه برای تیمهای غیرحضوری و دورکاری مفید است. هر چند هر تیمی میتواند از آن استفاده کند.
9. طوفان فکری نوشتاری
فرایند نوشتن طوفان فکری شامل این است که هر یک از شرکتکنندگان به طور ناشناس ایدههایی را روی کارتهای شاخص بنویسند. سپس میتوان ایدهها را بهطور تصادفی با سایر شرکتکنندگان که ایدهها را اضافه یا انتقاد میکنند، به اشتراک گذاشت. همینطور ایدهها میتوانند توسط تیم مدیریت جمعآوری و غربال شوند. این رویکرد " Crawford Slip Writing " نیز نامیده میشود، زیرا مفهوم اساسی آن در سال 1920 توسط استادی به نام کرافورد ابداع شد.
10. همکاری نگارشی
سوال یا نگرانی خود را روی یک کاغذ بزرگ بنویسید و آن را در مکان عمومی قرار دهید. از اعضای تیم بخواهید که ایدههای خود را در طول یک هفته بر روی آن بنویسند یا ایمیل کنند. ایدهها را به تنهایی یا با مشارکت گروه خود بررسی کنید.
نتیجه گیری
طوفان مغزی یک تکنیک عالی برای ایده پردازی، ارائه راهحلهای مختلف ، کشف نقایص مهلک و ایجاد رویکردهای خلاقانه است. اما این جلسه نیز مانند سایر روشها تنها میتواند فقط به اندازه شرکت کنندگان و مجری آن خوب باشد. هرچه در انتخاب شرکتکنندگان ، زمینهسازی و بحث بهتر باشید، نتایج بهتری نیز به دست میآورید.