۷ نکته مهم مدیریت پروژه بازاریابی استراتژیک
ما مخاطبان، هر روز با با بیش از ۵۰۰۰ پیام تبلیغاتی بمباران میشیم و اگر شما مدیران بازاریابی کاراتون رو سیستماتیک نکنید، اطمینان از اینکه پیام شما در این هرج و مرج به دست ما برسه سخته. همه مدیران بازاریابی به دنبال موفقیت هستن و یک راه مطمئن برای افزایش میزان موفقیت، انجام وظایف به صورت سیستماتیک، و دوری از روش «پاشیدن پول و دعا» (روش سنتی پاشیدن پول برای تبلیغ در یک رسانه غیرقابل پذیرش و دعا کردن برای کسب نتایج) هست.
با یادگیری مهارتهای مدیریت پروژه که در همه جای جهان به رسمیت شناخته شدهاند میتونین هر پروژه بازاریابیای که انجام میدین رو کنترل کنین. چالشها با اتخاذ رویکردهای فعال حل میشن و اینطوری شما همیشه موفق میشین.
این مهارتها برای شرکت شما سودآور خواهند بود و افزایش موفقیت یعنی افزایش رضایت مشتری. با این حال، این مهارت به نفع خود شما هم هست؛چون موفقیت منجر به اعتماد به نفس میشه و استفاده از یک سبک مدیریت پروژه کارآمد، به موفقیت کلی در زندگی حرفهای منتخب شما هم کمک میکنه.
رویکرد علمی به مدیریت پروژه در کنار خلاقیت طبیعی یک مدیر بازاریابی موفقیت بیشتری میسازه، و همه انتظارات بدون نیاز به درگیری مدیر پروژه برآورده میشن. چطور یک مدیر بازاریابی میتونه به یک مدیر پروژه شایسته تبدیل بشه؟
۱. یک الگو رو دنبال کنید
همه پروژهها طرح اولیه یکسانی دارن که در هر پروژه ای که به عهده میگیرین باید وظیفه شناسانه دنبالشون کنین.
قالب مدیریت پروژه
- شروع – تعریف پروژه
- برنامه ریزی – ایجاد دامنه پروژه
- اجرا – تکمیل وظایفتون که در مرحله برنامه ریزی مشخص شده
- نظارت و کنترل – شناسایی هر گونه تغییری که نیاز به انجامش هست تا اینکه پروژه به موفقیت برسه
- بسته شدن – نهایی کردن فعالیت و اطمینان از اینکه ارزش پروژه بیش از هزینه است
هیچ دلیلی برای خروج از این این پارامترها وجود نداره. اگر شما به این پنج مورد پایبند باشین توسط پروژه خودتون غرق نمیشین.
تنظیم اهداف
میخواین پروژهتون به کجا برسه؟ شما باید درباره چیزی که در پایان این پروژه میخواین، قبل از شروعش تمرکز کنین.
نمونه هایی از اهداف بازاریابی
- افزایش ترافیک
- افزایش مشترکین ایمیل
- افزایش مشتریان
هر چه اهداف بیشتری در هر پروژه تعیین کنین، رسیدن به موفقیت سختتر میشه. اهداف شما تنها زمانی باید تعریف بشن که واقعا روی کسب و کارتون تاثیر داشته باشن.
اهداف شما باید هوشمندانه باشن : مشخص، قابل اندازه گیری، دقیق، واقع بینانه و وابسته به زمان مشخص.
این اهداف باید برای هر کس داخل تیم شما در دسترس باشه. مثلا استفاده از ابزارهای همکاری تیمی مثل تسکولو میتونه به شما در این زمینه کمک خیلی زیادی بکنه. همینطور که پروژه به جریان میافته این فهرست اهداف هم می تونه گستردهتر بشه.
۲. پروژههای خودتون رو اولویت بندی کنید
شما باید کارهای خودتون را از از یک تا سه رتبه بندی کنین که آیا اهداف شما رو تامین میکنه یا نه. سه یعنی قطعاً اهداف شما رو تحت تاثیر قرار میده و یک یعنی احتمالا تأثیری نمیذاره. لیستی از پروژه هایی که تیم شما در موردشون فکرکرده ایجاد کنین و اهداف هوشمندانه اونها رو تعریف کنین و اونها رو براساس قابلیت رشد رتبه بندی کنین. پروژههایی که در رتبه بندی شماره سه هستن باید در اولویت قرار بگیرن.
۳. نیازهای ذینفعان مهمه
خیلی مهمه که فراموش نکنین پروژه برای چه کسیه. وقتی پروژه در حال اجراست مشتریان و سهامداران رو به روز نگه دارین؛ این موضوع می تونه برای سهامدارانی که اغلب سرشون شلوغه و غالباً نمیخوان زیاد درگیر پروژه بشن سخت باشه.
به یاد داشته باشین که مشتریانتون رو تو زمینههایی که نیاز به دونستنش دارن آموزش بدین، نه فقط اصول اولیه که مشتری میخواد بشنوه.این موضوع کمک میکنه که هر اتفاق پیشبینی نشدهای که ممکنه در طول مدت زمان پروژه پیش بیاید رو مدیریت کنین.
۴. خودتون رو در مسیر نگه دارید
موفقیت به طور مداوم به دست نمیاد مگه اینکه به درستی اندازه گیری شده باشه. حفظ معیارها در سراسر پروژه مهمه. اهداف خودتون رو دوباره نگاه کنین، آیا ترافیک در حال افزایشه؟ آیا مشترکین ایمیل شما بیشتر شده؟ اغلب زمانی که به تجزیه و تحلیل معیارها میپردازیم به اونهایی که جذاب تر به نظر میان بیشتر کشیده میشیم، اما اگر اونها واقعا روی کسب و کار شما تاثیر نمیذارن و به پروژه مربوط نمیشن باید نادیده گرفته شن.
۵. خطرپذیری رو فعالانه مدیریت کنید
داشتن یک طرح عالیه، اما وفادار موندن به طرح بدون تغییر، اغلب غیر ممکنه. زندگی پر از تغییره و داشتن یک رویکرد انعطاف پذیر برای مدیریت پروژه به منظور موفقیت حیاتیه، همیشه باید یک برنامه B شامل ریسک ها داشته باشیم:
- بیماری
- تغییر سفارش مشتری
- تغییر بودجه
عدم اطمینان برای هر پروژهای وجود داره، اما چسبیدن کورکورانه به یک طرح به هیچکس سودی نمیرسونه. عدم اطمینان میتونه به عنوان یک فرصت منفی یا مثبت دیده شه. ریسکها رو در مرحله برنامه ریزی حساب کنید (گام دوم از الگو مدیریت پروژه).یک ریسک می تونه بازار هدف شما باشه در صورتی که شما پیشبینی میکردید کمتر از اینها سودآور باشه. شما مجبور میشین دوباره ارزیابی کنین و دوباره مراحل رو اجرا کنین که آیا این حالت درسته؟ این مهمه که مشتریان شما از خطراتی که ممکنه رخ بده آگاه باشن، اما همیشه اونها رو از احتمال موفقیت آگاه کنین.
۶. مدیریت انتظارات
این یک داستان قدیمیه، اما اگر شما مجموعهی انتظارات خودتون رو بیش از حد بالا بگیرین این احتمال وجود داره که خودتون و مشتریاتون رو به نا امیدی بکشین. این انتظارات شامل بودجه، جدول زمانی و تحویل میشه. جدول زمانی واقعی باعث افزایش روحیه کارکنان میشه و پروژه رو به پایان زود هنگام میرسونه. یک تیم بسیار تحت فشار کار ضعیف ارائه میده چرا که میخواد با سرعت به خط پایان برسه. مطمئن باشین که در حین نظارت و کنترل پروژه حواستون به ددلاین هست.
آیا باید در آموزش رسمی مدیریت پروژه سرمایهگذاری کنم؟
بسیاری از مدارک حرفه ای وجود داره که مدیران بازاریابی میتونن اونها رو اخذ کنن تا با این گواهینامهها حرفه خودشون رو بسازن. برخی از دورههای محبوب آموزش PRINCE2 برای گواهینامه PMP، و دوره های PMP هستن. گرفتن مدرک حرفه ای به داوطلب، دانش و توانایی انجام هر گونه پروژه بازاریابی رو به روش سیستماتیک میده که باعث موفقیت مداوم میشه. اما شاید امروز با توجه به امکان یادگیری از اینترنت، گرفتن این مدرکها چندان لزومی هم نداشته باشه.
در واقع خیلی از مدیران بازاریابی با تعیین یک مسیر مشخص و منسجم، ایجاد یک تیم مصمم و هماهنگ، استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه آنلاین (مثل تسکولو که قبلا به آن اشاره کردیم)، و همچنین استفاده از روشهای نوین مدیریت پروژه برای تیمهای بازاریابی مانند بازاریابی چابک، میتونن به اهداف از پیش تعیین شده خودشون برسن.
مدیران بازاریابی برای موفقیت باید در این زمینهها مطالعه کنن و دانش خودشون رو افزایش بدن. حالا میتونن از راه رفتن به کلاس این دانش رو کسب کنند، یا گذراندن دورههای آنلاین، خواندن مقاله، مطالعات موردی و غیره.
- روشهای سیستماتیک برای مدیریت پروژه موفق.
- مهارت افزایش بهره وری پروژه.
- بهترین شیوهها در مدیریت پروژه.
- توانایی مدیریت انتظارات ذینفعان و مشتریان.
- مهارت اصلاح کردن ریسک و ابهامهای پروژه.
افزایش حس اعتماد به نفس
یکی از مزایای عمده افزایش اطلاعات ودانش درباره مدیریت پروژه، تقویت اعتماد به نفس یک مدیره. راهاندازی هر پروژه کاری اعصاب خورد کنه، حتی برای یک بازاریاب با سابقه. با این حال، اگه شما دانش کافی داشته باشین قادر به استفاده از روشهای آزمایش شده بدون ترس از شکست خواهید بود.
۷. بهرهوری رو افزایش بدید
شما میتونین با افزودن به اطلاعات و دانشتون بهرهوری رو افزایش بدین. این راهی عالی برای اطمینان از اینه که هر دفعه پروژه سر وقت انجام میشه. عدم انجام این کار میتونه باعث استفاده بیش از حد از بودجه و ایجاد مشکل در روابط با مشتری بشه. از این طریق شما قادر خواهید بود وظایف تیمتون رو به طور موثر برنامهریزی کنین.
تمام پروژهها مسیری کلی رو دنبال میکنن و با کمی مطالعه در اینباره، مدیران بازاریابی میتونن به طور مؤثر این موارد رو تشخیص بدن:
- منابع
- زمان
- بودجه
کنترل و بازاریابی پروژه
کنترل صحیح پروژه مورد نیاز بازاریابهای حرفهایه. روش “پاشیدن پول و دعا” دیگه قدیمی شده و باعث میشه مشتریان دنبال تبلیغات دیگران برن.
کنترل پروژه اگه درست اجرا بشه به شما ابزاری میده که حرفهتون رو راحتتر اداره کنین. مهارتهای کنترل و مدیریت پروژه به مدیران بازاریابی اجازه میده که از طریق برنامهریزی درست، مشخص کردن اهداف و نظارت به مخاطبهای مورد نظرشون برسن. همه اینها باعث سود بیشتر، بهبود روابط با مشتریان و حرفهای میشه که به طور منظم به سمت موفقیت میره.